اندیشه های سیاسی در اسلام (ابراهیم غلامی)
اندیشه های سیاسی در اسلام (ابراهیم غلامی)
اندیشه های سیاسی عارفان و بزرگان و دانشمندان در اسلام از ابتدا تا کنون

لم و ستم و عدل و داد از عناوين برون ديني و فطري هستند. هر كس با توجه به عقل خود مي­تواند اين عناوين را درك كند. عقل هر انساني قبح ظلم و مذمت ظالم را به سادگي درك مي­كند. اما شبهه پراكني، به حدي كه فضاي سالم انديشه را تحت تأثير قرار دهد، مي­تواند به توجيه قبائح منجر شود.

نهادينه شدن شبهه به عنوان انديشه ديني از بزرگترين و خطرناكترين آسيبهائي است كه مي­تواند ريشه ادراكات عقلي را نابود كند.
مرجئه به عنوان نهادينه­ترين تفكر ضد عقلي، در دامن اهل سنت بوجود آمد. تفكري كه به توجيه اعمال ظالمان مي­پردازد.
 
مرجئه
مرجئه از ارجاء، به معني تاخير افتاده مي­آيد.[1] بعضي گفته­اند: ارجاء به معني تأخير به اين معنی است كه اميرالمومنين علي عليه السلام را از رتبه اول به رتبه چهارم خلفاء موخر نموده­اند.[2] مرجئه به اين معني هم بر تمام اهل سنت بكار مي­رود[3]و هم بر خصوص اين فرقه اطلاق می­شود.[4]
مرجئه يكي از مذاهب كلامي اهل سنت است. اين عقيده و تفكر در حكومت اموي بوده است ولي به عنوان مكتب كلامي در اواخر قرن اول بروز مي­يابد. اين اصطلاح از عقيده ايشان برداشت شده، بدین معنا که عمل موخر از نيت و ايمان است[5] و موجب ضرر به ايمان نمي­شود و در نتيجه رجاء، به اميد داشتن نيز در اين فرقه معني مي­دهد[6] و مي­گويند كسي­که گناه كبيره مرتکب شده باشد، مخلد در آتش نيست بلکه کار او به خدا واگذار مي­شود.[7]
 
پيدايش تفكر مرجئه
هر انديشه و تفكري از مجموعه سوالات اساسي خاصي تشكيل مي­شود. مهمترين سوالي كه در انديشه ارجاء حضور داشت، این بود که آیا مرتکب گناه کبیره در آتش مخلد خواهد بود یا نه؟ به دنبال این سؤال، حدود ایمان را مشخص مي­كردند و مؤمن را تعريف مي­كردند.[8]
 
طرفداران مرجئه
انگيزه حاميان و طرفداران هر مكتب و عقيده براي حمايت و يا پيوستن متفاوت است ولي شناسائي اين افراد ما را به چهره واقعي اين تفكرات آشنا مي­كند. به ذكر تعدادي از حاميان انديشه مرجئه بسنده مي­كنيم:[9]
1.ابوحنيفه
2.ابويوسف
3.بشرالمريسي
4.طلق بن حبيب
5. عمرو بن مرة
6. محارب بن زياد
7. مقاتل بن سليمان
8. قديد بن جعفر
9.عمرو بن ذر
10.حماد بن أبي سليمان
11. غيلان بن مروان
12.عموم حكام و عمال ظالم اموي
بايد گفت اعتقادات مرجئي در بسياري از فرق بوده وبه همين دليل درفرقي چون خوارج و معتزله نيز اينتفكر دنبال مي شده [10] اما مرجئه خالص به شش فرقه تقسيم مي شودند.
 
فرق مرجئه خالص
افراد مختلفي باعث ترويج اين تفكر شدند. به همين دليل فرق مختلف مرجئه به سران اين فرق منسوبند. مانند:[11]
1.يونسيه پيروان يونس بن عون النميري
2.عبيديه پيروان عبيد مكتئب
3.غسانيه پيروان غسان كوفى.
4.ثوبانيه پيروان ابوثوبان كوفى
5.تومنيه پيروان ابو معاذ تومنى
6.صالحيه پيروان صالح بن عمرو صالحى.
 
اعتقادات مرجئه
الف.مساله ايمان [12]
آنان معتقد بودند ایمان ، گفتار زبانی (اقرار زباني) است و گفتار زبانی بر عمل مقدم است و کسی­که عملی نداشته باشد اما ایمان داشته باشد رستگار خواهد بود.
اين همان اعتقاديست كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم صاحبانش را لعن نمود.[13] 
از جمله اعتقاد آنان این بود که اگر کسی ایمان داشته باشد (اقرار زباني) و گناهان كبيره مانند كشتن بستگان خود، زنا، دزدي، قتل نفس محترمه، آتش زدن قرآن و كعبه  انجام دهد ضرری به ايمان او نمي­رسد و ايمانش مانند ايمان جبرئيل و ميكائيل است.[14]
مرجئه قومي هستند كه به ايمان اكتفاء نموده و اعمال را در ايمان مدخليت نمي­دهند. مراتب ايمان را متفاوت نمي­دانند و با وجود ايمان معصيت را مضر نمي دانند. همانطور كه با وجود كفر اطاعت فائده اي ندارد.[15]
مُرجئه کار مرتکبین گناهان کبیره را به خدا واگذار می­نمودند و آنان را در آتش مخلد نمی­دانستند. برای این سخن، آیة 107 سورة توبه را دلیل بر ادعای خود می­آوردند:
و آخرونَ مَرجَوْنَ لِاَمرالله، امّا یُعَذَّبُهُم و امّا یتوبُ علیهم و الله علیم حکیم[16]
 
در رد اين استدلال به ادله ديگري بايد توجه شود كه مرجئه از آنها غافل بوده­اند. مانند شأن نزول آیه و نيز ادله توبه. زيرا توبه تمام گناهان کبیره به يك صورت نمي­باشد. از تفاسير بدست مي­آید كه آیه مربوط به مشركاني است كه گناه کبیره­اي انجام داده­اند كه قابل جبران نبوده مانند كشتن حمزه سيدالشهدا و جعفر طيار اما بعد از اين گناه کبیره، مسلمان شده­اند ولي ايمان ندارند. اين عده نمي­دانند بخشيده شده­اند يا نه؟[17] در نتيجه اين آیه ربطي به عقيده مرجئه ندارد و نمي­تواند مدركي براي اين عقيده باشد.
 
ب. حكومت وخلافت 
اين فرقه به همراه برخي فرق منحرف قائلند كه ابوبكر و عمر (غاصبين خلافت) و ظالمين به ولايت، علاوه بر اينكه ظالم و گنهكار نبودند، عملكردشان نيز صحيح بوده و اهل بهشت هستند و اين فرقه به خلافت اين غاصبين و ظالمين اعتقاد دارند.[18] همانطور كه حكومتهاي جائر اموي را تأييد مي­كردند.
 
رد نظر مرجئه توسط امام صادق عليه السلام
فردي به ايشان عرض نمود كه مرجئه در استدلال نظر خود به ما مى‏گويند: همانگونه كه هر كس نزد ما كافر است نزد خدا نيز كافر است، كسى كه نزد ما مؤمن است نزد خداوند نيز مؤمن خواهد بود.
امام عليه‏السلام فرمود: «سبحان الله‏» چگونه اين دو يكسان است با آنكه كفر، اقرار عبد است عليه خود و با وجود اقرار، بينه و شاهد لازم نيست ولى ايمان، يك ادعاست و اثبات آن نياز به شاهد دارد و آن عبارت است از عقيده و عمل. پس هر گاه اين دو هماهنگ باشد مدعاى او ثابت‏ خواهد بود و احكام ظاهرى بر آن مترتب مى‏گردد. البته چه بسا افرادى كه اظهار ايمان مى‏كنند ولى نزد خداوند مؤمن نخواهند بود.[19]
 
اشتباه مرجئه
درباره ايمان از دو جهت مى‏توان بحث كرد: يكى از نظر آثار دنيوى آن كه در اين صورت اقرار به شهادتين كافى است و ديگرى از نظر آثار اخروى و سعادت و رستگارى انسان كه بايد گفت اعتقاد قلبى و اقرار زبانى كافى نبوده، عمل صالح نيز لازم است. از اين رو در آيات قرآن، پيوسته ايمان با عمل صالح همراه آمده است اما مرجئه آثار اخروى ايمان را همانند آثار دنيوى مي­دانند و بين اين آثار فرقي نگذاشته است. در واقع بين اسلام و ايمان فرقي نمي­گذارند.[20]
 
آسيبهاي مرجئه
مهمترين آسيبهاي نظريه مرجئه در بُعد سياسي و اخلاقي وارد مي­شود.
الف.بُعد اخلاقي
نظريه ارجاء خطر بزرگى براى اخلاق فردي و اجتماعي است و از جمله عوامل‏ براى رشد و ترويج فساد و بى‏بند و بارى است. زيرا در اين تفكر گناه كبيره ضرري به ايمان نمي زند و به صاحب كبيره نمي­توان حكم نمود كه اهل بهشت است يا جهنم.[21]
 
ب .بُعد سياسي
اعتقادات مُرجئه برای امویان که از ارتکاب ظلم و تجاوز و گناهان بزرگ در نهان و آشکار پروایی نداشتند پناهگاه و مأوای خوبی بود. زيرا عقيده مرجئه باعث‏ شد كه امر به معروف و نهي از منكر را وانهند و بگويند: اگر امام يا خليفه مرتكب كبيره شود از ايمان خارج نيست و واجب الاطاعه است. در نتيجه تفكر مرجئي ابزار مناسبى در دست زمامداران مستبد و تبهكار شد. به همين دليل، هيچ يك از زمامداران اموى با مرجئه به خاطر عقيده ارجاء مخالفت نكرده‏اند بلكه به تقويت اين تفكر مي­پرداختند.
 
برخورد شديد مكتب وحي با مرجئه
اهل بيت عليهم السلام همانطور كه به مبارزه علمي با اين فرقه برخاستند به افشاگري و معرفي چهره واقعي آنان پرداختند.
حضرت امام صادق عليه السلام با هوشياري در برابر مرجئه از شيعيان مي­خواهند كه فرزندانشان را با شناخت معارف اهل بيت عليهم السلام از خطر مرجئه دور كنند.[22]
امام صادق عليه السلام فرمودند:
خدا مرجئه را لعنت كند. زيرا دشمن ما هستند در دنيا و آخرت.[23]
در قضيه­اي ديگر دو مرتبه مرجئه را لعنت نمودند كه موجبات سوال برخي اصحاب را فراهم نمود. در جواب فرمودند: مرجئه قاتلين ما را مؤمن مي­دانند پس خون ما تا روز قيامت به لباس مرجئه آغشته است.[24]



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده در تاريخ جمعه 1 دی 1391برچسب:, توسط ابراهیم غلامی کارشناس ارشد اندیشه سیاسی در اسلام